شهيد سردار محمود قلي پور از فرماندهان و فرماندهان دوران دفاع مقدس در استان گيلان است. وي كه در خانواده اي نظامي متولد شد ، به زودي درگير مبارزات انقلابي شد و از آن لحظه تا پايان عمر زميني خود در 1 سپتامبر 1986 ، لحظه اي خط جهاد را ترك نكرد و زندگي خود …
شهيدي كه «سردار جنگل» بود https://maanews.ir/شهيدي-كه-سردار-جنگل-بود/ اخبار ما Sun, 29 Aug 2021 23:03:51 0000 عمومي https://maanews.ir/شهيدي-كه-سردار-جنگل-بود/ شهيد سردار محمود قلي پور از فرماندهان و فرماندهان دوران دفاع مقدس در استان گيلان است. وي كه در خانواده اي نظامي متولد شد ، به زودي درگير مبارزات انقلابي شد و از آن لحظه تا پايان عمر زميني خود در 1 سپتامبر 1986 ، لحظه اي خط جهاد را ترك نكرد و زندگي خود …
شهيد سردار محمود قلي پور از فرماندهان و فرماندهان دوران دفاع مقدس در استان گيلان است. وي كه در خانواده اي نظامي متولد شد ، به زودي درگير مبارزات انقلابي شد و از آن لحظه تا پايان عمر زميني خود در 1 سپتامبر 1986 ، لحظه اي خط جهاد را ترك نكرد و زندگي خود را در راه جهاد
به گزارش اخبار ما ، روزنامه “جوان” در ادامه نوشت: در استان گيلان و تا حدي مازندران ، نمي توانيد رزمنده اي پيدا كنيد كه با نام و چهره قلي پور آشنا نباشد. وي فرمانده جنگل در جنگ با نفاق و ضد انقلاب بود و سابقه طولاني در جبهه هاي نبرد با دشمنان بعثي داشت و كارنامه جهادي خود را با صحنه ها و لحظات ناب پر كرد. در آستانه سالروز شهادت اين سردار رشيد ، در گفتگويي كه با چند تن از همرزمانش داشتيم ، گوشه هايي از زندگي اين شهيد بزرگوار را به شما تقديم مي كنيم.
پدر نظامي
شهيد قلي پور در سال 1342 در خانواده اي مذهبي با سرباز سرباز و مادر خانه دار متولد شد. از آنجا كه پدرش در ارتش بود ، محمود و خانواده اش در شهرهاي مختلف زندگي مي كردند. خود شهيد در شيراز متولد شد و چند سال اول عمر خود را در اين شهر گذراند ، سپس به تهران رفتند و سرانجام در رشت ساكن شدند. در همين شهر بود كه حاج محمود نوجواني و جواني خود را گذراند و از آنجا وارد مبارزه انقلابي شد.
حاج احمد عسكري از قديمي ترين رفقاي شهيد در مورد فعاليت هاي انقلابي خود مي گويد: “محل سكونت من و محل شهداي قلي پور نزديك يكديگر بود. باغي به نام كاتوزيان وجود داشت كه ما مي رفتيم و فوتبال بازي مي كرديم. اكثر بچه ها در محله ما از خانواده مذهبي و خانواده متوسط هستند. شهيد قلي پور قبل از پيوستن به انقلاب در ارتش خدمت مي كرد. وقتي اخراج شد ، در جريان انقلاب به ما پيوست و فعالانه كار مي كرد. “ما همه كارها را از توزيع اعلاميه ها تا شركت در راهپيمايي ها انجام داديم. و مواردي از اين دست. “
يكي از دوستان شهيد ديگر مي گويد: “پدر محمود سرباز بود. به دليل شغلش نمي خواست پسرش وارد انقلاب شود. يكي از همرزمان ما توضيح داد كه در جريان تعقيب و گريز مجبور شديم با بسياري از فرزندان انقلابي به خانه پدر محمود پناه ببريم ، و پدرش وقتي فهميد كه چرا به خانه اش آمده ايم ناراحت شد. “اما محمود از مسيري كه آغاز كرده بود عقب نماند و در خط انقلاب ماند.”
تشكيل كميته و سپاه گيلان
پس از پيروزي انقلاب ، يكي از اولين كارهايي كه شهيد قلي پور و همرزمانش انجام دادند تشكيل كميته اي در شهر رشت بود. اين شهيد بزرگوار به دليل مركزيت خود در بين بچه هاي انقلابي ، در كميته مركزي با آيت الله احسان بخش همكاري مي كرد. مدت كوتاهي پس از تصميم گيري براي تشكيل سپاه گيلان ، محمود به همراه گروهي از همرزمان خود به تهران رفت تا آموزش هاي لازم را ببينند. اين گروه با بازگشت از تهران ، هسته اصلي سپاه شهرستان رشت و استان گيلان را تشكيل مي دهند.
حجت الاسلام سميعي ، يكي از همرزمان شهيد ، مي گويد: «آقامحمود قبل از انقلاب در ارتش خدمت كرد و دوره هاي مختلفي را گذراند ، بنابراين قبلاً با آموزش هاي اوليه نظامي آشنا بود. وقتي به تهران رفت و دوره هاي آموزشي ديگري را گذراند ، ناچار به نيرويي براي “بسياري از فرماندهان و فرماندهان ، كه بعداً منشا خدمات بسياري شدند ، توسط شهيد قلي پور آموزش ديدند و او (قلي پور) براي اكثر رزمندگان استان گيلان مرد بزرگي بود.”
حضور در گنبد و كردستان
اگر بخواهيم گام به گام زندگي جهادي شهيد قلي پور را بررسي كنيم ، وي ابتدا در مناطق و شهرهاي مرزي در مبارزه با جدايي طلبان و عناصر ضدانقلاب شركت كرد. حضور در شهر گنبد و اعزام نيرو به اين شهر از اولين گام هاي شهيد محمود قلي پور در مسير جهاد و مجاهدت بود. در آن روزها ، بسياري از شهرهاي مرزي شورش ها و آشوب هاي متعددي را تجربه كردند. در يك مورد به تحريك گروه هاي ضدانقلاب و چپ ، شورشي در ميان ماهيگيران بندرانزلي به وجود آمد كه با هوشياري شهيد قلي پور و همرزمانش خنثي شد.
هنگامي كه ناآرامي ها در كردستان به اوج خود رسيد ، حاج محمود گروهي از نيروهاي محلي را در استان گيلان راه اندازي كرد ، اتوبوس را تأمين كرد و به عنوان رهبر اين گروه به كردستان و شهرهايي مانند پاوه ، مريوانا و غيره رفت. حضور دو ماهه شهيد قلي پور و همرزمانش در استان گيلان منجر به اعزام تعداد ديگري از رزمندگان از استان گيلان به كردستان شد و بعدها اين حضور در قالب تيپ كوهستاني قدس در سنندايي نمود بيشتري پيدا كرد.
آشنايي با حاج احمد متوسليان
يكي از جنبه هاي زيبا و البته كمتر مورد توجه زندگي شهيدان جهادگر محمود قلي پور ، آشنايي و دوستي وي با حاج احمد متوسليان در كردستان بود. احمد آذرمينيا از همرزمان شهيد در مورد حضورش در كردستان و آشنايي با جاويد الاثر حاج احمد متوسليان مي گويد: ما فقط سلاح سبك همراه داشتيم و سنگين ترين سلاح ما يك مسلسل كاليبر 50 بود. اولين جايي كه رفتيم شهر پاوه بود. شهر تازه از محاصره ضدانقلاب آزاد شده بود ، اما هنوز از شورش گروهك ها و ضد انقلاب به طور كامل بهبود نيافته بود. در شهر پاوه ، شهيد قلي پور با حاج احمد متوسليان ديدار كرد. روحيه جهادي اين دو عزيز باعث شد كه آنها خيلي سريع جذب شوند. حاج احمد نيروهاي بي باك و انقلابي و زحمت كشيدن او را دوست داشت و حاج محمود نمونه بارز چنين افرادي بود. بنابراين ، دو ماه پس از بازگشت ما به گيلان ، حاج احمد متوسليان از شهيد قلي پور خواست تا به كردستان برگردد و به او ملحق شود. حاج محمود نيز قبول كرد ، اما وقتي به گيلان بازگشتيم ، بلافاصله پس از آن جنگ تحميلي آغاز شد و سپس داستان شورش گروه هاي ضد انقلاب و چپ ، مانند توده ها و چريك هاي مردم ، منافقين و غيره. . ، آغاز شد مكاني در شمال كشور در گيلان بمانيد و با ضد انقلاب مبارزه كنيد ».
در اولين روزهاي دفاع مقدس شركت كنيد
با پيشرفت انقلاب اسلامي ، گروه هاي ضدانقلاب به طور فزاينده اي با نظام اسلامي دشمني كردند ، اما قبل از اينكه به ژوئن 1981 برسيم و ماجراهاي شورش مسلحانه منافقين و ديگر گروه هاي ضدانقلاب را بياوريم ، بعثي هاي دشمن از استان 22 به ما حمله كردند. كرمانشاه ، ايلام و خوزستان ، يگان هاي زرهي و پياده نظام آن از خط مرزي عبور كردند. در آن زمان ، شهيد محمود قلي پور و همچنين حضور وي در كردستان ، به سرعت تعدادي از همرزمان خود را بسيج كرد ، بنابراين خود وي با اين گروه به غرب كشور و به طور خاص به سرپل ذهاب رفت.
حضور رزمندگان گيلاني در جبهه هاي دفاع مقدس در اولين روزهاي جنگ تحميلي رخ داد. آنها در جبهه سرپل ذهاب حضور داشتند و از آنجا كه در آغاز جنگ بين نيروهاي خود انسجامي وجود نداشت ، گيلاني ها نيز در مقابل دشمن بعثي ها متحمل ضررهاي سنگيني شدند. به عنوان مثال ، در 13 آنلاين 1359 ، سيزده جوان گيلاني در جبهه سرپل ذهاب كشته شدند.
سردار جنگل
مبارزه با گروه هاي ضدانقلاب كه در آن زمان فعاليت هاي گسترده اي از گيلان تا مازندران و گلستان داشت ، بيشتر زندگي جهادي شهيدان قلي پور را در بر مي گيرد. با شروع شورش مسلحانه منافقين در ژوئن 1981 ، استانهاي شمالي كشور ، كه سال ها مورد تمركز گروه هاي چپ قرار گرفته بود ، به يكي از پايگاه هاي اصلي ضد انقلاب تبديل شد. پوشش جنگلي و كوهي فضاي مناسبي را براي اين گروه ها فراهم كرده بود تا پايگاه هاي خود را در مناطق صعب العبور بسازند و اقدامات مخربي را در پناهگاه جنگل انجام دهند.
طهماسبي ، يكي از همرزمان شهيد قلي پور ، مي گويد: “شايد در كل منطقه گيلان نتوانستيد كسي را مانند شهيد قلي پور پيدا كنيد كه در خط مقدم مبارزه با ضدانقلاب و گروهك ها قرار داشته باشد. فرمانده سپاه گيلان. او به طور جدي كارش را ادامه داد. جنگ عليه ضد انقلاب در گيلان به دو قسمت تقسيم شد ؛ يكي فعاليت در شهر و ديگري جنگل در جنگل. هر كدام سختي ها و پيچيدگي هاي خاص خود را داشتند. در شهر ما به راحتي نمي توانيم تشخيص دهيم چهره افراد عادي با ضدانقلاب ، و در جنگل پايگاه هاي ضد انقلاب در مكانهاي دشواري قرار داشتند. در آن زمان بسياري از ضد انقلاب نه تنها خود را در ميان مردم عادي بلكه به عنوان نگهبان و مبارز نيز تثبيت كردند. گاهي اوقات حتي كار آساني هم نبود براي اعتماد به نيروي انقلابي. در شهر رشت و استان گيلان بسيار زياد بود. اگر شهيد انصاري استاندار گيلان اولين شهيد استاندار كشورمان است. “او و راهب ، شهيد نوراني ، كشته و كشته شد. “
هوشمندي و نبوغ شهيد قلي پور همراه با روش هايي كه براي سركوب ضدانقلاب انتخاب كرد ، ضربات مهلكي به باندهاي استان گيلان وارد كرد. به گفته رفقاي شهيد ، شهيد قلي پور سعي كرد از ياري مردم در رويارويي با ضدانقلاب استفاده كند و همچنين با رفتار ناجوانمردانه خود سعي كرد جوانان فريب خورده را از بال ضد انقلاب آزاد كند. در يك مورد ، دختري كه چندين ترور را انجام داد از رفتار ناجوانمردانه شهيد قلي پور پشيمان شد و با افشاي تعداد قابل توجهي از خانه هاي تيم ، ضربه جدي به ضدانقلاب وارد كرد. در اين عمليات و با هماهنگي عالي حاج محمود ، در يك روز خاص و در يك زمان معين ، رزمندگان همزمان تعداد قابل توجهي از خانه هاي تيمي منافقين را اشغال و خلع سلاح كردند ».
تشكيل تيپ 16 قدس گيلان
از اواخر سال 85 ، به همت شهيدان محمود قلي پور و ديگر رزمندگان استان گيلان ، قيام ضدانقلاب تا حد زيادي در گيلان از بين رفت. تا آن زمان رزمندگان گيلان اغلب از طريق لشكر 25 كربلا و همچنين تيپ كوهستاني قدس مستقر در سنندايي به جبهه هاي دفاع مقدس مي رفتند. از سال 1364 به بعد ، به همت آيت الله احسان بخش ، گيلان ها بايد تيپ مستقلي داشته و به عنوان بخشي از اين تيپ به جبهه بروند.
پس از تصميماتي كه در سطح استان اتخاذ شد ، در سفر فرمانده سپاه به گيلان ، موضوع تشكيل تيپ مورد بحث قرار گرفت و با موافقت فرمانده وقت سپاه ، شهيد حاج محمود قلي پور به عنوان يكي از افراد كليدي و شناخته شده در استان گيلان ، دريافت شده وظيفه دارد كه براي تشكيل اين تيپ كار كند. وي به عنوان معاون برنامه ريزي و عمليات تيپ قدس به سننداي رفت و از آن زمان شروع به جذب نيرو هاي استان گيلان در واحدها و واحدهاي ديگر كرد. اگر ورود فرماندهان شهيد ، مانند حاج حسين املكي ، مهدي خوش سيرت و غيره. از لشكر 25 كربلا تا تيپ قدس ، حاصل تلاش شهيد محمود قلي پور بود.
با تامين نيروهاي مجرب و مجرب گيلاني در تيپ قدس ، مديريت اين تيپ به تدريج به گيلاني ها سپرده شد و سپس با ورود سردار شهيد حاج حسين همداني ، تيپ 16 قدس به طور رسمي در گيلان تشكيل شد. شهيد قلي پور همچنين به عنوان رئيس ستاد فرماندهي خوب در سازمان و حمايت از نيروها و تيپ ها به فعاليت خود ادامه داد. تيپ قدس گيلان پس از شكل گيري ابتدا در عمليات والفير 9 شركت كرد و سپس در عمليات كربلاي 2 يك آزمايش جدي انجام داد و طي اين عمليات ، حاج محمود قلي پور پس از سال ها جنگ و دريافت حقوق ، به لقاء الله پيوست. پس از شهادت حاج محمود مشخص شد كه وي در آخرين ساعات زندگي زميني خود وصيت نامه جديدي نوشته است. شهادت اين وصيت اين جمله بود: “من درد هر گلوله و تركش را تحمل مي كنم ، اما هرگز غم خميني را تحمل نمي كنم …”
انتهاي پيام