اگر به خاطرات اسدالله علم مراجعه كنيم ، به نظر مي رسد محمدرضا شاه ابتدا در مورد كارتر صحبت كرده و نام او را در همان روز مه 1976 ذكر كرده است. در آن زمان ، كارتر كانديداي اصلي دموكرات ها براي رياست جمهوري بود. به گزارش اخبار ما ، اين روزنامه اعتماد كردن “جيمي …
شاه و كارتر به روايت اسدالله علم https://maanews.ir/شاه-و-كارتر-به-روايت-اسدالله-علم/ اخبار ما Wed, 05 May 2021 14:09:26 0000 عمومي https://maanews.ir/شاه-و-كارتر-به-روايت-اسدالله-علم/ اگر به خاطرات اسدالله علم مراجعه كنيم ، به نظر مي رسد محمدرضا شاه ابتدا در مورد كارتر صحبت كرده و نام او را در همان روز مه 1976 ذكر كرده است. در آن زمان ، كارتر كانديداي اصلي دموكرات ها براي رياست جمهوري بود. به گزارش اخبار ما ، اين روزنامه اعتماد كردن “جيمي …
اگر به خاطرات اسدالله علم مراجعه كنيم ، به نظر مي رسد محمدرضا شاه ابتدا در مورد كارتر صحبت كرده و نام او را در همان روز مه 1976 ذكر كرده است. در آن زمان ، كارتر كانديداي اصلي دموكرات ها براي رياست جمهوري بود.
به گزارش اخبار ما ، اين روزنامه اعتماد كردن “جيمي كارتر پس از فرانكلين روزولت ، هري ترومن ، دوايت دي آيزنهاور ، جان اف كندي ، ليندون جانسون ، ريچارد نيكسون و جرالد فورد هشتمين رئيس جمهور ايالات متحده بود كه با محمدرضا شاه معامله كرد. گفته مي شود كه نگراني هاي محمد درگيري هاي شاه با ورود آخرين كارتر به كاخ سفيد شدت گرفت. به گفته خاوير گوئررو ، “او بارها بر طبل حقوق بشر ضربه مي زند و از اهميت آن در سياست خارجي و لزوم محدود كردن فروش اسلحه مي گويد” و اين يك مورد وحشيانه است “كارتر اظهار داشت كه در روند فشار بر برخي از متحدان و صدور نظم جديد ، رويكردي كاملاً متفاوت به جهان خواهد داشت.”
اگر به خاطرات اسدالله علم مراجعه كنيم ، به نظر مي رسد محمدرضا شاه ابتدا در مورد كارتر صحبت كرده و نام وي را در چنين روزي در ماه مه 1976 ذكر كرده است. در آن زمان ، كارتر كانديداي اصلي دموكرات ها براي رياست جمهوري بود. شاه كه به جمهوري خواهان نزديكتر بود ، از علامه پرسيد: اين جيمي كارتر كيست؟ علم هيچ پاسخي براي اين سال نداشت زيرا او كارتر را به خوبي نمي شناخت و در آن زمان از او مراقبت نمي كرد. اما هم پادشاه و هم دانشمند به تدريج معتقد بودند كه “اين دهقان احمق” با “دندان خرگوش” خود در انتخابات ايالات متحده پيروز مي شود و رئيس جمهور بعدي ايالات متحده مي شود ، پس از آن “معلوم نيست چه اتفاقي براي جهان خواهد افتاد. “آنها از خود كارتر نترسيدند ، بلكه از تغيير جو ايجاد شده توسط كلمات و شعارهاي او ترسيدند. البته ترس فقط به پادشاه و دوست نزديكش محدود نبود. ژنرال نصيري همچنين معتقد بود كه پيروزي كارتر به ناچار منجر به سقوط شطرنج خواهد شد. چرا آنها چنين فكر كردند؟ پروفسور مارك گازيروفسكي مي گويد از آنجا كه ايران در آن زمان يك كشور كاملاً استبدادي بود ، او خود را تابع ايالات متحده مي دانست و هر ژستي از ايالات متحده در ايران به شدت منعكس مي شد. شاه همچنين شاهد يك بحران اقتصادي در حال رشد در كشور ، وخيم شدن بيماري و كاهش قدرت جسمي او بود ، و – گفته مي شود كه او با احساس “تنهايي و تنهايي” دست و پنجه نرم مي كند. اما آنچه روح او را در وسط خفه كرد و مانند يك گلوله رفتار كرد اين بود كه معرفي سفير جديد آمريكا در ايران شش ماه طول كشيد ، اولين نفر (ريچارد هولمز) در پاييز و ديگري (ويليام ساليوان) در تابستان بعدي سال “ما آن موقع تازه متوجه آن شديم. خصوصاً اينكه ايران از اهميت استراتژيك در منطقه برخوردار بود و مهمترين و نزديكترين متحد ايالات متحده در خاورميانه پس از اسرائيل بود.” براي شاه اين يك توهين حساب شده بود.
اما كلمه توهين براي درك آنچه پادشاه واقعاً احساس مي كند كافي نيست. او حتي اگر يك ارتش بزرگ و يك حزب همه كاره و يك سازمان ترسناك مانند ساواك و يك دولت با سازمان هاي بزرگ داشت ، احساس ناامني مي كرد. او مانند اكثر ديكتاتورها دو ويژگي داشت: استكبارستيزي و ناامني. گفته مي شود وي در آن روزها چندين بار با نااميدي اعتراف كرده است كه “فكر نمي كنم زياد دوام بياوريم.”
انتهاي پيام